رد همه نظریه های انگیزشی! موفقیت قابل اندازه گیری نیست - وبلاگ داریوش

به گزارش وبلاگ داریوش، پیروزیت کلمه فریبنده است است که همه ما در رقابت هستیم که زودتر به آن دست پیدا کنیم. افراد می خواهند در زندگی خود پیروز باشند و پیروزیت ارزشی است که شاید همگان نمی توانند به آن دست پیدا کنند. برای یک فرد پیروز شدن یعنی مربی بدنسازی شدن و برای یک فرد استاد دانشگاه شدن معنای پیروزیت است. همه ما در حرکتیم تا به اهدافی که ما را به پیروزیت می رساند دست پیدا کنیم. کافی است عبارت چگونه می توان پیروز بود را در گوگل جستجو کنید و 29 میلیون نتیجه شما را غافلگیر کند. اما بهترین راه سنجش این گوهر گرانبها چیست؟

بسکمک از ما برای رسیدن به کمال خودمان را خسته کرده ایم: خانه کامل، خانواده کامل و بدن بی نقص. حال پرسش این است که افرادی که در ظاهر پیروز هستند و شغل مناسبی هم دارند آیا پیروز تر هستند؟ واقعیت این است که امروز امکانات ما نسبت به 50 سال پیش بهتر است، اما آیا احساس پیروزیت و خوشبختی هم بیشتر است؟ بسکمک از دید جهان پیروز هستند اما در پس پرده فردی افسرده و غمگین هستند. پس آیا میزان پیروزیت ما بستگی به میزان پول ما در بانک، تعداد دوستان در رسانه های اجتماعی، نمره زبان ما، شرایط کار و درس ما است؟ پاسخ این است که همه چیز بستگی به این دارد که ما پیروزیت را چگونه برای خود تعریف می کنیم و چه چیزی را ملاک میزان گیری آن می دانیم. بهترین راه سنجش پیروزیت، تعریف پیروزیت از نظر ما و سپس ارزیابی پیشرفت ما در برابر این اهداف است.

به یاد داشته باشیم پیروزیت مفهوم ثابتی نیست که برای همه یک تعریف داشته باشد؛ به نام مثال پیروزیت برای شخصی ممکن است انتشار اولین کتاب خود باشد. برای یک شخص دیگر، پیروزیت ممکن است تبدیل شدن به یک میلیونر باشد. به یاد داشته باشیم که پیروزیت در تلاش، حرکت و اقدام عملی برای رسیدن به آن انجام می شود.

همانطور که مایا آنجلو به زیبایی آن را گفته است: پیروزیت این است که خود را دوست داشته باشید، کاری را که می کنید دوست داشته باشید و نحوه انجام آن را دوست داشته باشید.

در اینجا چند راهکار وجود دارد که به ما در تعیین پیروزیت و تلاش برای رسیدن به اهداف کمک می کند:

1. ارزش های خود را کشف کنیم

آنچه را که برای ما ارزش دارد کشف کنیم و معیارهای مورد نظر خود را برای پیروزیت انتخاب کنیم. هنگامی که چیزهای با ارزش خود را انتخاب کردیم، ممکن است متوجه شویم که در حال حاضر پیروز هستیم. یا ممکن است متوجه شویم که وقت و انرژی خود را صرف هدفی می کنیم که مطابق با ارزش های ما نیست.

در پی معیارهای شخصی خود برای پیروزیت کار کنیم و اجازه ندهیم که احساس شکست کنیم زیرا در معیارهای شخص دیگری برای پیروزیت الزاماً پیروزیت ما قرار داده نشده است.

2. خود را فقط با خود مقایسه کنیم

ما تمایل داریم پیروزیت خود را در مقایسه با همسالان خود بسنجیم. اگر دوست ما بیشتر از ما درآمد دارد، ممکن است احساس شکست کنیم. تعصب مقایسه اجتماعی یک تعصب شناختی است که موضوع آن در این مورد است که قضاوت های ما غالباً تحت تأثیر مقایسه با دیگران است.

اگر معیارهای پیروزیت ما خیلی فراتر از آنچه واقعاً دست یافتنی است باشد، ناگزیر ناامید خواهیم شد. بنابراین با مقایسه فکر خودمان را خراب نکنیم. ما باید بهترین خودمان باشیم و بر مبنای توانایی خودمان حرکت کنیم.

3. میزان گیری های سخت را فراموش نکنیم

میزان گیری پیروزیت مالی آسان است. می توانیم حساب بانکی خود مشاهده کرده و آن را با حساب های بانکی دیگران مقایسه کنیم. میزان گیری بسکمک از مواردی که در جهان به آن اهمیت می دهند سخت است: سلامت روحی و جسمی و کیفیت روابط. فراموش نکنیم که برخی از تجزیه و تحلیل کیفی را در میزان گیری پیروزیت بگنجانیم.

4- نتایج را در طولانی مدت میزان گیری کنیم

پیروزیت یک شبه اتفاق نمی افتد. برای رسیدن به آن معمولاً شکست های زیادی رخ می دهد. موسس اینستاکارت، قبل از اینستاکارت 20 استارتآپ ناپیروز داشت. با هر کار، او احتمالاً مهارت های خود را ارتقا داد و اکنون به این جایگاه رسید. بنابراین فقط نتایج ملموس فوری را برای تعریف پیروزیت میزان گیری نکنیم.

5. گذشته خود را ارزیابی کنیم

مهمتر از همه هر زمان ممکن باشد باید گذشته خود و دستاوردهای خود را ارزیابی کنیم. شاید در فرایند کاری خودمان به خطا رفته باشیم و از راستا خودمان منحرف شده باشیم. ارزیابی قدم هایی که از آن عبور کردیم به ما این امکان را می دهد که با دید بازتری به پیش رویم و در راه هدف خود به پیروزیت برسیم.